شبا که با خیال تو سر روی بالش می ذارم
برای دیدنت همش ستاره ها رو می شمارم!
وقتی که خوابم می بره چشمای تو سر میرسن!
دوباره رویائی می شه حال وهوای خواب من!
اما تو گاهی نمی یای مارو تو خواب جامیذاری!
روی قرار هر شبت با دل ما پامیذاری!
قشنگ روزگار دل!همیشه تو خواب منی!
من مث ایستگاه قطار تو سوت سر رسیدنی!
بذار یه کم بنوشم از چائی خوشرنگ چشات
منو ببر از این شب کبود ببر به سمت روشنی!
شبای تلخ دوریه شبای بی خوابی من!
پس چرا هیچی نمی گی؟خسته شدم!حرفی بزن!
برای یکبار که شده موقع بیداری بیا!
نگو نمی شه!عشق من!اگه دوسم داری بیا!
تا کی به عشق دیدنت تو شهر خواب سفر کنم؟
بگو تا کی به جای تو با خوابای تو سر کنم؟